سرمایه اندک برای پروژههای عظیم پتروشیمی در ایران
با توجه به ذخایر گازی ایران، اگر به آنچه در 5 سال اخیر درباره گازش شل آمریکا رخ داده است و تاثیری که در صنعت پتروشیمی گذاشته است نگاهی بکنید، میتوانید متوجه شوید که موقعیت متشابهی هم در ایران وجود دارد
پتروتحلیل- بنا بر اظهارات رئیس بخش پتروشیمی و فناوریهای کاربردی شرکت کیاِمپیجی، میزان سرمایه موجود شرکتهای غربی برای سرمایهگذاری در ایران در حال حاضر برای حمایت از آن مجتمعهای چند میلیارد دلاری پتروشیمی که برخی شرکتهای اروپایی در ایران در نظر دارند، بیش از حد کم است.
به گزارش «پتروتحلیل»، در مقاطع زمانی مختلف گزارش شده است که شرکتهای BASF، Linde، Air Liquide، Shell و Total از زمان لغو تحریمها با امضای یادداشتهای تفاهم 10 میلیار دلاری با شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران قصد انجام پروژههای عظیمی در ایران را داشتهاند.
با وجود این، به دلیل بیثباتی مشاهدهشده در چارچوب تحریمهای فعلی و عدم اعطای سرمایهی کافی که ناشی از ترس بانکهای غربی از ایران است، تا این زمان هنوز از جانب شرکتهای غربی سرمایهگذاری بزرگ جدیدی در ایران انجام نشده است.
درخصوص ترس بانکها باید گفت که حتی اگر شرکتی شجاعت کافی برای استقبال از ناپیداری بازار را داشته باشد، بر اساس گزارشهای رسانههای بینالمللی و ایرانی، باز هم تامین سرمایه لازم برای سرمایهگذاری بسیاری از این شرکتها غیرممکن است.
پاتریک هارنیک، رئیس بخش پتروشیمی و فناوریهای کاربردی شرکت کیاِمپیجی، اظهار میدارد: «به لحاظ صنعت شیمی و پتروشیمی، شرکتها فعلاً منتظر نشسته و روند را زیر نظر گرفتهاند و این مسئله در این دو سال تغییر نکرده است.»
«در کل، تامین سرمایه لازم برای پروژههای چند میلیارد دلاری ممکن نیست.»
بر اساس نظر هارنیک، ایران با داشتن دومین ذخایر گازی جهان و دولتی که پیوسته در تلاش برای توسعه ظرفیتهای پتروشیمی داخلی خود است، از دستاورهای بالقوه بسیار چشمگیری برخوردار است، هم به لحاظ خوراک پتروشیمی و هم تقاضا.
او ادامه میدهد: «واضح از است که ایران با داشتن ذخایر مواد خام خوراک، منطقه بسیار جذابی برای تولید محصولات پتروشیمی است. همچنین تقاضای بازار هم در اینجا وجود دارد. شما با جمعیتی بزرگ، بسیار شهریشده و اقتصادی که در بخشهای صنعتی گوناگون بسیار توسعه یافته است روبهرو هستید و این مسئله باعث میشود این منطقه به مکانی دلپذیر برای تولید محصولات شیمیایی و پتروشیمی تبدیل شود.»
«به خاطر خطرات مشاهدهشده در خصوص تحریمهای باقیمانده آمریکا و موجودی سرمایه، ما شاهد سرمایهگذاری قابلتوجهی در بخش پتروشیمی نبودهایم. بهنظرم اگر تحریمها زمانی واقعاً برداشته شوند، احتمال میرود برخی از شرکتهای بزرگ و بینالمللی پتروشیمی سرمایهگذاریهای سنگینی در ایران انجام بدهند.»
تردید درخصوص تحریمها و ترس از بازگشت ناگهانی تحریمها، به آمریکا وابسته است و این مسئله که دونالد ترامپ همچنان محدودیتهای اعمالشده بر ایران را نادیده میگیرد یا خیر نیز یکی از دغدغههای اصلی شرکتهای غربی به شمار میرود.
بعد از امتنای ترامپ از امضای تعلیق تحریمها در ماه اکتبر، این مسئله تا اواسط ژانویه پادرهوا بود، در این زمان ترامپ پذیرفت تا همچنان تحریمها را معلق نگه دارد اما تهدید کرد که اگر طرفهای اروپایی توافق اعمال تحریمهای سنگینتر را نپذیرند به طور کامل از توافق خارج خواهد شد.
این بار تعلیق برای 120 روز معتبر خواهد بود و بعد از آن باید در ماه مارس دوباره تایید شود.
بنا به نظر کریم ال اسیر، مدیر بخش خاورمیانه و آفریقای شمالی و اطلاعات شرکتی کیاِمپیجی، نبود اطمینان بیش از چند ماهه به لحاظ موقعیت سیاسی در ایران باعث شده این کشور دیگر برای اکثر شرکتها موقعیت امکانپذیری به شمار نیاید.
او اظهار میدارد: «از نظر کسانی که من با آنها گفتگو کردهام، نبود شفافیتِ بیش از سهماهه درباره پابرجا بودن توافق، باعث شده در بسیاری موارد آنها ایران را از برنامههای خود حذف کنند و تا زمانی هم که اطمینان کافی ایجاد شود به آن فکر نکنند.»
مسئله تحریمها باعث تداوم مسئله نبود سرمایهگذاری میشود، چراکه حتی بانکهای اروپایی، که با شرکتهای آمریکایی بزرگی همکاری میکنند، میترسند با بازگشت سریع تحریمها دچار تلافیگری این شرکتهای آمریکایی و یا از دست رفتن سرمایهشان بشوند.
ال اسیر میگوید: «در نتیجه، انجام معامله با ایران از تنها از راه چند بانک کوچک و متوسطی میسر است که در آلمان و لوکزامبورگ و همچنین کشورهای اسکاندیناوی هستند.»
وی میگوید: «شما میتوانید بروید به کشورهایی مثل کرهی جنوبی، ژاپن که بانکهای بزرگتر برای انجام معامله با ایران اکراه کمتری دارند و شاید بتوانید شخص دیگری هم آنجا پیدا کنید و پروژهتان را با همکاری او انجام دهید، ولی خب این کار پیچیدگی زیادی دارد.»
یکی از معاملاتی که مورد توافق قرار گرفت قرارداد شرکت بزرگ توتال برای توسعه فاز یازدهم میدان گازی پارس جنوبی بود.
توتال هرگز توضیح نداد که سرمایهگذاری این پروژه – که تنها برای فاز اول 2 میلیارد دلار بود – چگونه صورت گرفته است، اما شایعه شده است که این سرمایهگذاری را خارج از ترازنامه خودش انجام داده و یا این کار را از طریق سرمایه تامین شده از طریق بدهی یک بانک چینی انجام داده، همانطوری که این کار را برای چند مورد از شرکتهای روسی انجام داده بود.
حتی تحت این شرایط، قرارداد با یک شرط بسته شد که درصورتی که توتال مجبور شود از قرارداد خارج شود، شرکت ملی نفت چین مالکیت پروژه را بر عهده بگیرد.
تاثیر مستقیم سایه تحریمها به کنار، فعالیت در اقتصادی که هنوز برخی از بزرگترین عوامل موثر آن تحت تحریمهای مجزا هستند و جایی که درک مسئله مالکیت نیز دشوار است، با مشکل مواجه میشود.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که شرکتهای شل (غیرتجاری) و مالکیت نامعلومی در شرکتها دارد، بخش عظیمی از اقتصاد ایران را کنترل میکند اما هنوز در غرب عنصری نامطلوب شمرده میشود و این مسئله باعث پیچیدگی هرچه بیشتر وضعیت شده است.
ال اسیر بیان میدارد: «بخش بزرگی از این صنعت ظرف 10 تا 15 سال گذشته خصوصیسازی شده است و قسمتی از آن شرکتهای بزرگ نیز وارد بورس ایران شدهاند و حداقل تحت کنترل نسبی گروههایی مثل سپاه درآمدهاند.»
او ادامه میدهد: «بنابراین اجتناب کامل از آنها امکانپذیر نیست، اما میتوان با حد مشخصی پوشیدگی اطلاعاتی که در کارتان اخلال ایجاد نکند، در این حوزه فعالیت کرد.»
ثبت مبهم و گنگ و پراکنده اسناد باعث میشود تلاش مستمر و شایسته در این کشور دشوار باشد و جریمهی تخلف خواسته و یا ناخواسته از تحریمها ممکن است زیاد باشد.
او میگوید: «سوابق و گزارشهای عمومی نیز ممکن است محدود باشد، مثال خوبی از این مسئله میتواند این باشد که در این کشور سازمان ثبت اسناد شرکتی متمرکزی وجود ندارد و اگر شما بخواهید ساختار مالکیت یک شرکت را بدانید باید به 4 یا 5 نهاد ثبتی محتلف در مناطق مختلف کشور بروید و اطلاعات را به صورت دستی و حضوری تحویل بگیرید که بسیاری اوقات هم اشتباهاتی در مدارک وجود دارد.
بهدست آوردن اوراق مستندی که نشان بدهد ربطی با سپاه پاسداران وجود دارد بسیار دشوار است، اما شما باید اطمینان پیدا کنید تمام تلاشتان را میکنید تا بفهمید چه کسی پشت شرکتی قرار دارد که دارید با آن همکاری میکنید.»
هارنیک اضافه میکند، با وجود این، اگر تحریمها برطرف شوند موقعیتهای بالقوه ایران بسیار چشمگیر است.
او اظهار میدارد: «با توجه به ذخایر گازی ایران، اگر به آنچه در 5 سال اخیر درباره گازش شل آمریکا رخ داده است و تاثیری که در صنعت پتروشیمی گذاشته است نگاهی بکنید، میتوانید متوجه شوید که موقعیت متشابهی هم در ایران وجود دارد.»
«مقیاس این مسئله همینقدر است و بدون تحریمها این مسئله میتواند به کلی ماجرا را برای صنعت جهانی پتروشیمی عوض کند، اما تا سیاست تحریم ناپدید نشود تغییری ایجاد نخواهد شد.»