قرارداد جدید ایران و چین و سرمایه گذاری 280 میلیارد دلاری در حوزه نفت، گاز، و پتروشیمی؛
احتمال رشد 48 و 85 درصدی سهم ایران از بازار واردات پلیاتیلن سنگین و پلیاتیلن سبک چین تا سال 2025/برآورد اویل پراس از تخفیف 30 درصدی قیمت صادرات گاز، نفت و پتروشیمی به چین/آیا محصولات پتروشیمی ایران تنها روانه چین می شود؟
پتروتحلیل-در اوایل ماه، ایران و چین توافق گسترده اقتصادی و امنیتی را به امضا رساندند که به مدت پنج سال تحت مذاکره قرار داشت.
قرارداد شامل 400 میلیارد دلار سرمایهگذاری در تمام بخش های اقتصاد ایران است که بالغ بر 280 میلیارد از آن در حوزه نفت، گاز، و پتروشیمی صرف میشود.
پیش از آنکه دادهها را تحلیل کنم و نشان بدهم که این تحول جغراسیاسی حساس چگونه میتواند جریان تجارت پتروشیمی دستخوش تغییر قرار دهد، ابتدا به چکیده مدیریتی مرتبط با فضای در پس توافق و تبعات بالقوهای که برای حوزه پلیاتیلن خواهد داشت بپردازیم.
چکیده مدیریتی
در ژوئیه گذشته بیان کردم، درصورتیکه تمام پروژههای تأیید نشده پلیاتیلن ایران به سبب سرمایهگذاریهای جدید چین جلو بروند، احتمال میرود این کشور بتواند بین 2020 تا 2030، در سه گرید پلیاتیلن در مجموع 75 میلیون تن صادرات داشته باشد.
در سناریو پایهمان در آیسیس این رقم 42 میلیون تن پیشبینی است؛ که البته در آن فرض بر این گذاشته شده که هیچکدام از این پروژههای تأیید نشده به سرانجام نرسند.
در تحلیل امروز، تمرکز بنده بر پلیاتیلن سنگین و پلیاتیلن سبک خطی، و صادرات ایران مشخصاً به چین است.
واضح است که دیگر محصولات نیز تحت تأثیر قرار میگیرند، اما اگر بخواهیم همه چیز را در تحلیلی 1700 کلمهای پوشش بدهیم، مسائل کمی پیچیده میشود. بنابراین، دیگر محصولات را در تحلیلهای بعدی مورد بررسی قرار خواهم داد.
تحلیل دادهها نشان میدهند که ایران قادر خواهد بود سهم خود از کل بازار واردات پلیاتیلن سنگین چین را، به 48 درصد در 2025 برساند؛ در مقایسه با سهم 15 درصدی آن در 2000.
تحلیلهای امروز همچنین نشان میدهند که ایران در 2025 سهم خود از کل بازار واردات پلیاتیلن سبک چین را حداقل به 85 درصد خواهد رساند؛ درحالیکه این رقم در سال گذشته 21 درصد بوده است.
در این تحلیلها فرض بر آن گذاشته شده است که حمایت چین تنها به منزله ساخت واحدهای جدید نیست، بلکه همچنین توانایی افزایش نرخ بهرهبرداری در واحدهای فعلی ایران را به سبب پشتیبانی فنی و تضمین بازار، شامل میشود.
بنده همچنین فرض را بر این میگذارم که چین واحدهای پلیاتیلن سنگین و پلیاتیلن سبک خطی داخلی خود را نیز با نرخ بهرهبرداری بالایی فعال کند، درحالیکه ظرفیتهای تولید جدیدی که بطور مرسوم پیشبینی نمیشوند را نیز به آنها اضافه میکند.
تحولات جغرافیایی، سیاسی و میراث دوران ترامپ نشان میدهد که چین تصمیم خود را برای خودکفا شدن و ساخت پروژه جاده ابریشم (ابتکار کمربند و جاده) در راستای ایجاد بلوک تجاری متمرکز بر چین گرفته است.
به نظر من، امضای توافق ایران و چین در اوایل این ماه، که پنج سال در حال مذاکره بوده، مهر تأییدی بر این موضوع است.
به اعتقاد من رویدادهای بین این دو کشور تا حدی پیشرفت کرده است که بازگشت ایالات متحده به توافق هستهای ایران با غرب نیز نمیتواند موجب معکوس شدن روند آن شود. آمریکا و ایران توافق کردهاند که مذاکراتی غیررسمی درباره این برونداد داشته باشند.
وضعیت پیشرفته صنعتیسازی ایران نسبت به دیگر کشورهای غرب آسیا، و همچنین حجم جمعیت جوانان آن، موجب شده است تا این کشور یکی از اولین هدفهای چین در راهبرد جدیدش باشد.
قیمتگذاری نیز برای ایران مسئلۀ خاصی نیست؛ باتوجه به اینکه آمریکا آنچنان به اقتصاد این کشور صدمه زده که اکنون در وضعیتی قرار دارند که بگویند «باز هم بهتر از هیچ چیز است» - یعنی هر درآمدی برایشان پیشرفت است.
احتمال آن میرود که محدودیتهای بیش از اندازه در بازارهای جهانی پتروشیمی تا به اینجای سال جاری، در نظر چین بهعنوان تأکیدی به نیاز برای تقویت خودکفایی داخلی و همزمان رشد «خودکفایی مجازی» قلمداد شود. خودکفایی مجازی یعنی واردات از شرکای نزدیک تجاری.
چین به منظور دستیابی به اهداف اصلی سیاسی و اقتصادی خود که امنیت شغلی است، صرفاً بدنبال تأمین واردات مواد خام در حجمی مناسب نیست.
قیمت این مواد خام نیز میبایست مناسب باشد. سال گذشته، وبسایت Oilprice.com برآورد کرد که چین قادر خواهد بود از خرید نفت، گاز و محصولات پتروشیمی ایران، در مجموع تخفیفی در حدود 32 درصد بگیرد.
این توافق جدید تهدیدی برای صادرکنندگان فعلی به چین محسوب میشود؛ درصورتیکه ترکیب افزایش تولید داخلی چین و رشد صادرات ایران به این کشور، موجب کاهش سهم دیگران از بازار چین بشود.
با یک محاسبه سرراست مشاهده میکنیم که اصلیترین بازندگان این میدان عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کره جنوبی، و فدراسیون روسیه هستند.
اما از منظر جغراسیاسی ممکن است شاهد باشیم که صادرکنندگان آمریکایی بیشترین کاهش در مرسولات به چین را تجربه کنند.
در تحلیل و پیشبینی حوزه پتروشیمی به هیچ کجا نخواهید رسید، مگر آنکه محرکهای جغراسیاسی و سه ابرروندِ دیگر، یعنی همهگیری [کرونا]، ثباتپذیری، و ترکیبهای جمعیتی را در پیشبینیهایتان لحاظ کنید.
همچنین فهم مناسبات پرنوسان و پیچیدۀ بین این چهار ابرروند نیز امری ضروری است.
از این جهت، ما نیاز داریم تا روابط جغراسیاسی مابین آمریکا، ایران، و چین و همچنین چگونگی اثرگذاری ترکیبهای جمعیتی بسیار متفاوت ایران و چین بر امور جغراسیاسی را مورد ملاحظه قرار دهیم.
چگونگی رسیدن سهم ایران از کل بازار وارداتی پلیاتیلن سنگین چین به 48 درصد تا 2025
همانطور تیتر اسلاید بالا نشان میدهد، بنده پیشبینی میکنم که ایران و چین همزمان با نزدیکتر شدن روابط تجاریشان، تولید پتروشیمی خود را به حد بیشینه برسانند.
بروندادهای این اسلاید بر این فرض استوار هستند که بین 2021 تا 2025 واحدهای پلیاتیلن سنگین ایران، به لطف سرمایهگذاری چین، نرخ بهرهبرداری 93 درصدی داشته باشند. این در حالی است که پیشبینی پایه ما رقم 86 درصدی را برای این نرخ متصور بود.
در این نمودار، ظرفیت سالانه 3.3 میلیون تنی که در پایگاه داده عرضه و تقاضای آیسیس در فهرست منابع تأیید نشده قرار داشت، به ظرفیت تولید ایران اضافه شده است.
ما برای مدت 2021 تا 2025 در مجموع ظرفیت تأیید نشده تولید 9.5 میلیون تن پلیاتیلن سنگین در سال را در نظر گرفتهایم، که موعد آغاز فعالیت اولین مورد از این ظرفیتهای تأیید نشده، سال 2023 پیشبینی شده است.
به نظر من، ایجاد این میزان ظرفیت تولید جدید در چنین زمان کوتاهی، فراتر از حد امکان است، در نتیجه فرض را بر این میگذارم که تنها 35 درصد از آن ساخته شود؛ یعنی 3.3 میلیون تن.
باتوجه به اینکه ایران یک صادرکننده خالص بزرگ در این حوزه است، اگر تقاضا را از معادله تولید کنار بگذاریم، برآورد مجموع صادرات ایران بین 2021 تا 2025 بدست میآید.
بنده پیشبینی میکنم که نرخ بهرهبرداری واحدهای چین در رقم 93 درصدی قرار داشته باشند - برخلاف پیشبینی پایه ما در رقم 91 درصد - و 2.2 میلیون تن در سال ظرفیت تأیید نشده (یعنی همه ظرفیت تأیید نشدهای که فهرست کردهایم) را به ظرفیت تولید این محصول اضافه میشود. این رقم باتوجه به میزان آن و توانایی بالای چین در اجرای پروژهها منطقی به نظر میرسد.
در سناریوی بالا متوسط رشد تقاضای چین بین 2021 تا 2025، رقم 7 درصد پیشبینی شده است. این رشد بالا با فرض وجود وضعیتی قوی برای کلیت اقتصاد این کشور در نظر گرفته شده است. بنده همچنین ادامه توسعه پرسرعت را برای بازارهای مصرف نهایی پلیاتیلن سنگین گریدهای لوله، قالب بادی، و تزریقی پیشبینی میکنم.
ادامه سرمایهگذاریهای بزرگ زیرساختی، هم در داخل چین و هم در جاده ابریشم، میتواند موجب تقویت مصرف پلیاتیلن سنگین گرید لوله بشود.
گرید قالب بادی نیز میتواند از بالا رفتن تقاضا برای بطریهای استفاده شده در محصولات بهداشتی منتفع شود. حمایت از بازار گرید تزریقی نیز میتواند از سوی ادامه رشد شهرنشینی و فروش اینترنت، شامل غذاهای بیرونبر تأمین شود.
تولید را از معادله تقاضا کنار بگذارید (برعکس کاری که در مورد ایران کردیم، زیرا چین یک واردکننده خالص بزرگ است) و برآورد مجموع واردات چین بین 2021 تا 2025 بدست میآید.
آخرین قطعه پازل که آمار نمودار بالا را تکمیل میکند، بر این فرض استوار است که 95 درصد از صادرات پلیاتیلن سنگین ایران به سبب روابط نزدیک دو کشور به چین خواهد رفت. این رقم در سال 2019 (آخرین سالی که از آن داده و آمار در اختیار دارم)، 84 درصد بوده است.
آمار و ارقام نمودار برای سادهتر شدن خوانش جزئیاتش به «تن» ارائه شده است. در زیر بنده از همان «میلیون تن» خودمان استفاده میکنم:
میزان اثرگذاری بر پنج شریک تجاری اول چین در حوزه پلیاتیلن سنگین
پیشبینیهای نمودار بالا نیز بر این فرض همیشگی ما استوار شده است که شرکای تجاری پلیاتیلن سنگین چین در سالهای آتی سهم خودشان در سال 2020 را در این بازار حفظ خواهند کرد.
بنده از برآورد کل صادرات به چین بین 2021 تا 2025، میزان پیشبینیاَم برای صادرات ایران به چین را کسر کردهام.
بنابراین عدد حاصله سهم پنج شریک تجاری اول پلیاتیلن سنگین چین منهای ایران خواهد بود.
همانطور که مشاهده میکنید، بنده واردات سال 2020 را نیز در نمودار بالا قرار دادهام.
بر این مبنا، عربستان سعودی، امارات، کره جنوبی، و فدراسیون روسیه، تحت بیشترین تأثیر قرار خواهند گرفت؛ زیرا به ردههای دوم تا پنجم برترین شرکای تجاری چین سقوط خواهند کرد.
اما ممکن است این موارد بیش از حد سادهانگارانه نیز باشد. احتمال این امر نیز وجود دارد که همزمان با قویتر شدن روابط جغراسیاسی چین با منطقه غرب آسیا، کره جنوبی، و فدراسیون روسیه، شکاف بین آمریکا و چین بیشتر و بیشتر شود.
در چنین شرایطی، محتمل است که عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کره جنوبی، و فدراسیون روسیه، سهم آمریکا را در این بازار بگیرند.
چگونگی رسیدن سهم ایران از کل بازار وارداتی پلیاتیلن سبک چین به 85 درصد تا 2025
عجب! همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، تأثیر مسائل بر بازار پلیاتیلن سبک بسیار بیشتر است:
بدون آنکه بخواهم جزئیات نحوه محاسبات مجدداً تکرار کنم - پر واضح است که از رویکرد مشابه پلیاتیلن سنگین استفاده کردهام - بروندادهای پلیاتیلن سبک بر این مبنا حاصل شدهاند:
میزان اثرگذاری بر پنج شریک تجاری اول چین در حوزه پلیاتیلن سبک
نمودار بالا - با بهرهگیری از روششناسی مشابه مورد استفاده برای پلیاتیلن سنگین - نشان میدهد که تأثیر این مسائل بر پنج شریک تجاری برتر چین (منهای ایران) در حوزه پلیاتیلن سبک، به چه کیفیتی خواهد بود.
البته بدون شک پلیاتیلن سبک نیز فرقی با پلیاتیلن سنگین نخواهد داشت. بنده اعتقاد دارم که به سبب تحولات جغراسیاسی، بروندادها به همان اندازه خطی و مشخص نخواهند بود. سناریویی وجود دارد که تحت آن، آمریکا بزرگترین بازنده در این عرصه خواهد بود.
بخش کوچکی از مسائل
محاسبه و طرح سناریوی بالا یک روز از من زمان بود؛ بعلاوه تجربه 24 سالهام در پوشش بازارهای پتروشیمی که به من آموخته است، تحلیل استاندارد نمودار هزینه و هزینه در هر تن تا حد مشخصی میتوانند در تحلیل و پیشبینیها به شما کمک کنند.
این سناریو به هیچوجه کامل نیست و در اینجا تنها به بخش کوچکی از پیچیدگیهای موجود پرداختیم. متغیرهای بسیار زیاد دیگری وجود دارند که باید لحاظ شوند؛ که بروندادهای بالقوه بسیاری را در پی خواهند داشت.
زمانی که همه این متغیرها و بروندادها مورد ملاحظه قرار گرفتند، وظیفه شما این خواهد بود که در جهانی شدیداً نامطمئن و پرنوسان، بطور مداوم سناریوهایتان را روزآمد کنید.
متأسفانه یا خوشبختانه باید به این کار عادت کنید. هیچ میانبری وجود ندارد که نتایج ارزندهای در اختیار ما قرار بدهد، زیرا ما در جهان پتروشیمی زندگی میکنیم که عمدتاً چهار ابرروندی که پیشتر اشاره شده بدان شکل میدهند.
نویسنده: جان ریچاردسون/ مترجم: مهدی کائینی