صالح آبادی و تله وعده های ارزی
پتروتحلیل-همایون دارابی*:حکم انتصاب دکتر صالح آبادی به عنوان رییس کل بانک مرکزی از سوی وزیر اقتصاد در بند نخست خود یک دستور دارد حفظ ارزش پول ملی و مهار تورم،
مساله ارزش پول ملی تقریبا دغدغه همه روسای بانکهای مرکزی از دوره آیت الله هاشمی رفسنجانی تا کنون بوده است و عموما نیز همین مساله یا به برکناری روسای بانک مرکزی منجر شده یا دوره ای پر انتقاد را برای آنها رقم زده است.
در واقع یک اشتباه برداشت موجب شده است بانک مرکزی مسوول مهار تورم به عنوان عامل اساسی تغییر نرخ ارز شناخته می شود همین مسوولیت بدون ابزار موجب می شود روسای بانک مرکزی از هیچ کاری ولو بیهوده و پر هزینه برای مهار ارز روگردان نشوند از فروش ارز در پیاده رو تا ارزپاشی و پیش فروش سکه و ...که بی فایده تر از کوبیدن آب در هاوان است.
تمام این تجربه های تلخ و نگران کننده اینک در مقابل رییس کل تازه بانک مرکزی وجود دارد و دالان انتظارت می تواند دکتر صالح آبادی را نیز به راه گذشتگان هدایت کند
در واقع بانک مرکزی در حالی به عنوان مهار کننده تورم معرفی می شود که از ۴ موتور ایجاد تورم،
کسری بودجه
رکود و کمبود تولید
نرخ بهره بالا
و انتظارات روانی ناشی مسایل سیاسی
تنها در مورد نرخ بهره مسوولیت داشته که آن نیز تقریبا در همه موارد گذشته تحت فشار عوامل ۳گانه دیگر مورد استفاده برعکس قرار گرفته شده و نرخ بهره بجای کاهش جهت مهار تورم،بشدت افزایش یافته تا تاثیرات عوامل دیگر مهار شود که نتیجه آن ریختن بنزین برای خاموش کردن آتش بوده است.لذا شکست تمامی روسای قبلی در مغلمه مسوولیت بدون ابزار،اظهار نظرهای غیر علمز و دادن وعده های ناممکن به سادگی رقم خورده است.
چه باید کرد؟
بدون هیچ تردیدی ورود دکتر صالح آبادی به پذیرش ثبات بخشی به ارز و مهار تورم به وسیله دستکاری در بازار ارز یا با نرخ بهره او را نیز به شکست گذشتگان می کشاند مساله ای که با توجه به سابقه و تجربیات دکترصالح آبادی امیدواریم رخ ندهد اصولا در فضای کنونی با توجه به کسری بودجه،رکود حاکم بر عوامل تولید،ناترازی شدید بانکها و انباشت خطرناک نقدینگی هیچ امکانی برای جلوگیری از تورم و متعاقب آن رشد قیمت ارز و کاهش ارزش بیشتر ریال وجود ندارد در این فضا تنها کاری که می توان کرد دادن اجازه به تغییر نرخ ارز تحت چارچوبی مشخص است که در نخستین مصاحبه رییس کل جدید "تحت عنوان پیش بینی پذیر کردن نرخ ارز"بیان شده است در این چارچوب آنچه می توان انجام داد پذیرش رشد آرام و پیوسته نرخ ارز بجای جهش های خرد کننده پس از دوره های سرکوب زیانبار است.
آنچه اینک انتظار آن می رود:
۱-شروع معاملات آتی ارز و سکه
۲-تعطیلی اتاق مبادلات ارزی بانک مرکزی(نرخ نیما) و جایگزینی نرخ ارز معاملات آتی برای خرید ارز مازاد بر نیاز صادر کنندگان توسط بانک مرکزی
۳- اجازه تغییر پیوسته نرخ ارز براساس حاصل ارزش سبد ارزی وزن دهی شده براساس سهم رقبا صادراتی و بازارهای واردات کشور(ارزش لیرترکیه،دینار عراق،روبل روسیه،روپیه هند ،یوان چین و یورو ) ضرب در تفاضل تورم داخلی و تورم این کشورها
۴- تعیین الویت اعتباری جهت بنگاههای صادراتی و تشویق صادرات در مقابل واردات
۵-جلوگیری از فرار سرمایه و حفظ تعادل ارزی
در این حالت می توان انتظار داشت که نرخ ارز نه به صورت ناگهانی که با ثباتی لازم برای افزایش صادرات و حفظ بازارهای صادراتی و همچنین بدور از اقدامات مخرب تغییر کند تغییری که بدور از انتقادات و قابل دفاع باشد.
بدیهی است بخش عمده شکست روسای قبلی بانک مرکزی ناشی از ناتوانی آنها جهت ارایه توجیه منطقی برای تغییرات نرخ ارز بوده اند کاری که از امروز می بایست صورت گیرد تا شرایط هر چند سخت بگذرد.
*کارشناس ارشد بازار سرمایه