آیا اروپا قبل از مواجهه با پلیمرهای قدیمی آماده نسل جدید پلیمرها میباشد؟
پلیمری که اغلب به عنوان کاندیدای سوم حقیقی یاد میشود پلیاتیلن فورانات است؛ پلیاستر نسل بعد که به عقیده بسیاری دارای پتانسیل جایگزینی پلیاتیلن ترفتالات فسیلی میباشد.
پتروتحلیل-برنامه کمیسیون اروپا برای ابتکارات پلیمری چیست؟ آیا تاکنون، تصمیمات آنها در این حوزه منحرف شده است؟ پاول فولکس آرلانو موسس گروه مشاوره سرکیوتن اطلاعاتی در این باره به ما میدهد.
صنعت بستهبندی اروپا با سوالات بزرگی مواجه است:
همزمان با بررسی یک بند از اقدام اقتصاد دورانی کمیسیون اروپا، این سوالات به ذهنم خطور کرده است:
در جهت اطمینان از اینکه همه بستهبندیها در بازار اتحادیه اروپا به روشی مقرون به صرفه تا سال 2030 قابل استفاده مجدد یا بازیافتنی باشند، کمیسیون دستورالعمل 94/62/EC27 را در جهت تقویت الزامات ضروری برای اعمال بر بستهبندی در بازار اتحادیه اروپا مورد بررسی قرار خواهد داد، و اقدامات دیگری نظیر تمرکز بر کاهش پیچیدگی مواد بستهبندی، اعم از تعداد مواد و پلیمرهای استفاده شده را در نظر خواهد داشت.
در این متن به پلیمرها اشاره شده، اما همچنین صحبتی در رابطه با مواد نامشخصی مطرح شده است. ابتکارات پلیمری نویدبخشی در سراسر جهان در حوزههای تولید، منسوجات، یا بستهبندی صورت گرفته است. ابتکارات محسوسی در پلیمرهای فسیلی، و همچنین براساس خوراکهای زیستی (بسیاری از آنها جداکنندگان کربن هستند) در حال رخداد است - و این اتفاقات به واسطه ترغیب از سوی راهنماییهای ارائه شده توسط همین کمیسیونی صورت گرفته که اکنون به دنبال محدود کردن پلیمرهای بستهبندی اضافی میباشد. این امر مشکلساز است.
و دقیقاً کدام پلیمرها پاسخگوی نیازها خواهند بود؟ و چه کسی تصمیمگیرنده است - کمیسیون اروپا یا صنعت بستهبندی اروپا؟ و آیا صنعت بستهبندی میتواند یکصدا باشد؟
اگر تصمیم به اجازه استفاده از پلیمرهای قدیمی با حجم بازیافت اثبات شده در سراسر اروپا باشد، چند کاندید مشخص وجود دارد:
تحلیلگران همیشه حداکثر سه یا چهار پلیمر لازم برای تاثیر در یکپارچگی را ذکر کردهاند. توافق بر این است که هر چیزی به غیر از مونومرها نفی میشود، زیرا بازیافت همیشهسودآور پلیمرهای چندلایه در حال حاضر همچنان اثبات نشده است. قانونگذاران علاقهای به پتانسیل آزمایشگاه ندارند؛ نگاه آنها تنها به زیرساخت موجود است (بازیافت مکانیکی).
اما همانطور که هر مهندس شیمی به شما خواهد گفت، این پلیمرها (با ایده دفن) زمانی اختراع شدند که دفن زباله فراوان و ارزان بود. آنها با ایده بازیافت اختراع نشدند. علیرغم بازدهی بهبود یافته، همه آنها به دلیل تلفات مواد، همچنان برای ادامه تولید به پلیمرهای خالص نیاز دارند. به طور مثال در تولید پلیاتیلن ترفتالات بازیافتی، بین دادههای بازدهی بستههای پسماند و نتایج واقعی اختلاف وجود دارد.
کاندیداهای جدید
پلیمری که اغلب به عنوان کاندیدای سوم حقیقی یاد میشود پلیاتیلن فورانات است؛ پلیاستر نسل بعد که به عقیده بسیاری دارای پتانسیل جایگزینی پلیاتیلن ترفتالات فسیلی میباشد.
در حقیقت، پلیاتیلن فورانات به دلیل راه حل موقت شرکت پوباکو برای استفاده 55 درصدی فورانات در بطری فیبر توسعه داده شده برای شرکت کارلزبرگ، مجدداً نظرها را به خود جلب کرده است. و از این نیز فراتر میرود؛ سال گذشته شرکت کارلزبرگ و تولیدکننده پلیاتیلن فورانات شرکت آوانتیوم توافقنامه توسعه مشترکی برای ایجاد چندین بستهبندی فورانات (نه فقط بطری فیبر) امضا کردند. شرکت کارلزبرگ از آن زمان، قرارداد خرید مشروطی برای تضمین خرید حجم مشخصی از پلیاتیلن فورانات را از شرکتی که آوانتیوم در سال 2024 راهاندازی خواهد کرد، بسته است.
اما آیا قانونگذاران در کمیسیون اروپا حاضر به شرطبندی بر ماده جدیدی با هدف جایگزینی ماده شناختهشدهای نظیر پلیاتیلن ترفتالات هستند؟ نهایتاً اروپا و باقی جهان به سمت سبد فیبر بزرگتری حرکت میکنند، بنابراین چرا سبد پلیمر را کوچک کنیم؟
و با بررسی نوآوریهای واقعاً پیشگام، چه امیدی به پلیاستر آمورف ساخته شده از بخش همیسلولزی زیستتوده غیرخوراکی داشته باشیم، مگر اینکه نام جذابی به آن بدهیم تا نظر سیاستمداران در کنفرانس بعدی به آن جلب شود؟
به نظر من، این خواسته از صنعت بستهبندی اروپا برای اتکا به سه یا چهار پلاستیک قدیمی که بیش از 70 سال پیش اختراع شدهاند، به مانند درخواست از صنعت غذا برای اتکا به گوشت خوک، کاموت (گندم خراسان) و شهدآب میباشد.
آیا کاهش پیچیدگی از سوی اروپا به واقع منتج به از میان رفتن رقابت خواهد شد؟
در حال حاضر، پیشبینی اینکه صنعت پلاستیک تجدیدپذیر اروپا در سه تا چهار سال آتی چه چیزی را در حجم آزمایشگاهی تولید کرده، غیرممکن است. بیشتر ابتکارات شگفتآور در حال حاضر بیرون از اروپا جریان دارد - سرمایهگذاریهای جسورانهای سرازیر شرکتهای آمریکایی و آسیایی میشود. این اتفاق همزمان با حمایت اندک اتحادیه اروپا، تولیدکنندگان اروپایی را در موضع ضعف قرار داده، و حقیقتاً اگر ارزش ظاهری این قانون را در نظر بگیریم، میتواند عامل دلسردی ابتکارات پلیمری باشد.
علاوه بر این، کمیسیون به طرز نگرانکنندهای به دنبال توسعه چارچوب سیاستی بر تامین منابع، برچسبگذاری، و استفاده از پلاستیکهای تجدیدپذیر، مبتنی بر ارزیابی بهترین محل استفاده از خوراک زیستی برای بهرهوری از مزایای زیست محیطی واقعی میباشد.
این مداخله نهادی اضافی مانعی بر سر راه سرمایهگذاری و ابتکار میباشد، درست در زمانی که اروپا سالانه 62 میلیون پسماند کشاورزی آمده رهاسازی دارد. به جای تلاش برای حفظ پلیمرهای فسیلی تخریبشده در حلقه ناپایدار، این پسماند به راحتی میتواند به پلیمر تبدیل شود.
اگر دست تجارتها بسته باشد، و توان فعالیت آزادنه مشابه رقبای قدرتمند دارای وضعیت مالی عالی آمریکایی خود را نداشته باشند، در نتیجه تولیدکنندگان بستهبندی اروپایی به واردات خوراک مواد جدید از آمریکای شمالی متکی خواهند بود. برندهای بزرگ اروپایی اهدافی را در جهت کاهش پلیمرهای فسیلی تعیین کردهاند، و این امر از نقطه نظر سنجش چرخه زندگی (السیای) اروپا کاملاً منطقی است که محصول نه هزاران مایل دورتر، بلکه از اروپا آمده باشد.
چالش
بنابراین پاسخ چیست؟ صنعت بستهبندی باید با مشارکت فوری با کمیسیون و مشاوران آن، معنی کامل برنامه اقدام اقتصاد دورانی را درک کند. من به این باور رسیدهام که قبل از عمومی کردن این قانون، انجمنهای بستهبندی نه مورد مشورت قرار گرفته و نه به طور کامل مطلع شدهاند. به عرضهکنندگان اصلی بستهبندی قطعاً هشدار داده شده، و آنها متوجه این اقدام اشتباه شدهاند.
حال وقت آن است که صنعت مطمئن شده که قبل از مبارزه بالهای آن قطع نشده است. زمانی که به مبحث اقتصاد دورانی و پایداری میرسیم، مهندسان بستهبندی و عرضهکنندگان، متخصصان راه حل هستند. هر آنچه که به دلیل درک نادرست صنعت ما منجر به اختلال در این تلاش شده، باید قویاً رد شود.
در مارس 2020، پاول فولکس گروه مشاوره سرکیوتن را برای تسریع کار خود بر پروژههای پایداری و اقتصاد دورانی در سراسر جهان، تاسیس کرد. حوزه تخصص او مواد خام، غذا و نوشیدنی، پوشاک و کفش میباشد. تمرکز ویژه او بر بازیافت فیبر NextGen،کمپوستسازی، زیست مادهها، و توسعه مواد جدید میباشد. بیشتر کار او شامل راهنمایی کسب و کارها در زنجیره تامین و زنجیره دفع است.